Section / Image: 15 Page: 66 Line: 6آنگاه حکيم سندباذ بر پاى خاست، و از جهتِ اين حال را اصطرلاب Line: 7پيشِ آفتاب داشت، و درجاتِ طالع وقتى نگاه مى کرد؛ در شکلِ طالعِ شاه زاذه Line: 8تا هفت روز پيوسته نحوست و خطرى اقتصا مى کرد، سندباذ ازان متحيّر Line: 9شذ، و گفت:
Line: 10بيت (هزج) Line: 11هر روز فلك حاددثهء نو زايدکانديشه بجه مثلِ آن ننمايذ Line: 12روشن تر از آفتاب رايى بايذتا مشکلِ روز گاز وى بگشايذ
Line: 13پس شاه زاده را گفت: حالى غريب، و حادثهء عجيب روى مى نمايذ، اگر درين Line: 14هفت روز با هيچ آفريذه سخن گوئى سببِ خطر و موجبِ هلاكِ تو شوذ؛ Page: 67Line: 1اگر ترا بحصرت برم در خطت اُفتى، اگر نبتم من در معرضِ سياستِ پاذشاه Line: 2باشم؛ علاجِ اين ماج بغايت مشکل است، و تدبير اين تقدير متعذّر، و حکما Line: 3گفته اند: اٍيّا کم و الملوكَ فَاِنَّهم يَسْتَغِظمونَ رادَّ الجواب، و يَسْتحِرونَ صرْب Line: 4الرِفاب، خاصّه پاذشاهى کى
Line: 5شعر (منسرح) Line: 6لو قال للسْيل وَهْو منحدرُفى صبَبٍ قِفْ و لا تسْل و قَفا Line: 7او قال لِلّيسل وَهْوَ مُنسلُشِمّتْ ذيولَ الظلامِ لاٌ نکشفا Line: 8او قال للريح وهى تَغدِفُ کُنْعلى الورَى سَجْسجﴽلما عصفا Line: 9او أمر اللّيلَ و الُهارَ بِأنُيصطلحا طائعَينِ ما اٌختلفا
Line: 10پس گفت: مصلحت آن مى نمايذ کى درين هفت روز مُتوارى شوَم تا زمانِ Line: 11فترت، و اوقاتِ محنت در گذرذ، و بعَونِ سعود، و طالعِ مسعود، بيرون Line: 12آيم، و برهان خويش نمايم، و اعذارِ خوذ تمهيد کنم؛ گردا چون ترا Line: 13بحصرت بْرنذ، مُهرِ سکون بر لبِ نه، و عنانِ يکرانِ عبارت کشيذه Line: 14دار، و رکابِ خاموشى گشاذه؛ و در جوابِ هيچ سؤال شروع و خَوض Line: 15مکن: و سندباذ آن شب متوارى و منزورى گشت
This text is part of the TITUS edition of Zahiri Samarqandi, Sindbad-Name.
Copyright TITUS Project,
Frankfurt a/M, 10.12.2008.
No parts of this document may be republished in any form
without prior permission by the copyright holder.