TITUS
Zahiri Samarqandi, Sindbad-Name
Part No. 11
Previous part

Section / Image: D.2  
Page: 49  
Line: 7   ٢ ـ داستان گرگ و روباه و اشتر


Line: 8   سندباذ گفت: آورده اند کى در مامصىِ شهور و سنين، اشترى و گرگى
Line: 9  
و روباهى در راهى مرافقت نموذند، و از روى مصاحبت مسافرى کردند،
Line: 10  
و با ايشان از وجهِ زاد و توشه گردهء بيش نبوذ، و چون زمانى برفتند، و رنجِ
Line: 11  
راه و عناى سفر در ايشان اثر کرد، و حرارتِ عطش قوّت گرفت، و ببوستِ
Line: 12  
مَجَاعت استيلا آورد، بر لبِ آبى بنشستند، و ميانِ ايشان از براى گرده مخاصمت
Line: 13  
و مجادلتى رفت. هر کس از ايشان بر استحقاقِ خويش بيانى و برهانى
Line: 14  
مى نموذى، تا آخر الامر بر آن قرار گرفت کى هر کذام از ايشان
Line: 15  
بژاذ بيشتر، بذين گرده خوردن أولى تر. گرگ گفت: پيش از انك خذاى
Page: 50   Line: 1  
تعالى اين جهان بياريذ، مرا هفت روز پيشتر ماذرم بزاذ. روباه گفت:
Line: 2  
راست مى گوئى، من آن شب در آن موصع حاصر بذم، و شمارا چراغ فرامى داشتم،
Line: 3  
و ماذرت را اعانتمى کردم. اشتر چون مقالاتِ گرگ و روباه بران گونه شنيذ
Line: 4  
گردن راز کرد و گرده بر گرفت و بخورد، و گفت: هر که مرا بينذ، بحقيقت
Line: 5  
دانذ، کى من دوش نزاذه ام از ماذر، و از شما بسيار کلانترم، و جهان
Line: 6  
از شما زيادت ديذه ام، و بار بيشتر کشيذه ام

Next part



This text is part of the TITUS edition of Zahiri Samarqandi, Sindbad-Name.

Copyright TITUS Project, Frankfurt a/M, 10.12.2008. No parts of this document may be republished in any form without prior permission by the copyright holder.