TITUS
Zahiri Samarqandi, Sindbad-Name
Part No. 15
Previous part

Section / Image: D.3  
Page: 56  
Line: 1   ـ ٣ داستان شاه کشمير با پيل بان


Line: 2   سندباذ فگت: در عهودِ ماصى، و سنونِ غابر، در بلادِ کشمير کى فهرستِ
Line: 3  
سوادِ رُبعِ مسکون، و ديباچهء فاتحهء رکزِ معمور است، پاذشاهى مستولى بوذ،
Line: 4  
بعدل و داذ معروف و مذکور، و بانصاف و انتصاف معيّن و مشهور، و بحکمِ استعلاى
Line: 5  
همّت، و استيلاى مهمت، و استيفاى عُدّت، و استکمال اُهبت، از براى روزگارِ
Line: 6  
کارسار، پيلان بى شمار داشت، و بوقتِ حرکت مهدبر پيل نهاذى، و هر روز
Line: 7  
مهترِ پيل بانان جمله بر وى عرصه داذى. روزى صيّادان پيلى و حشى
Line: 8  
گرفتند، ازين سبك گامى، گران انجامى، باذپائى، رعد آوازى، برق يازى، گفتى
Line: 9  
کوهِ بيستون است، ملّق بر چهار ستون، يا سحابى کى بمجاورتِ شهابى
Line: 10  
از اوجِ هوا بشيمنِ خاك بهيذ، چآانك هر که اورا در فصاى صحرا
Line: 11  
بديذى گفتى:


Line: 12   بيت ‏(هزج)‏
Line: 13  
بر آمد پيل گون ابرى زروى نيل گون دريا
Line: 14  
چو راى عاشقان گردان چو طبعِ بى دلان شيذا


Line: 15   باذ حرکت، اتش سرعت، کوه پيکر، سحاب منظر، شهاب مُحبر، آهن ناخن،
Page: 57   Line: 1  
پلارگ دندان، ببر خوى، شير دل، ابر نهاذ، کوه نياذ، صاعه هيبت، آتش
Line: 2  
هيأت، کى چون آب از بالا بير آمذى، و از نشيب چون آتش بر بالا رفتى:


Line: 3   بيت ‏(رجز)‏
Line: 4  
هايل هيونى تيزدَواندك خور بسياررَو
Line: 5  
از آهوان برده گرَودر پويه و در تاختان
Line: 6  
هامون گذارى کوه فشدل بر تحمّل کرده خوش
Line: 7  
تا روز هر شب بار کشهر روز تا شب خار کن
Line: 8  
چون باذ و چن آبِ رواندر دشت و در وادى دوان
Line: 9  
چونآتش و خاكِ گراندر کوهسار و در عطَن
Line: 10  
سيّاره در آهنگِ اوخيران زبس نيرنگِ او
Line: 11  
در تاختن فرسنگِ اواز حّدِ طائف تا خُتَن


Line: 12   پاذشاه چون هيکل و طللِ او بديش، بچشمِ او در آمذ، و در دلِ او موقعى
Line: 13  
بزرگ يافت. مهترِ پيل بانان را مثال داذ تا اورا رياصت دهذ، و آدابِ کزّ
Line: 14  
و فرّ، و حرکت و سکون، و ناورد و جولان، و عطفه و حمله، در وى آموزذ، چنانك
Line: 15  
شايستهء جنگ و ميدان، و لايقِ رکوبِ پاذشاهان بوَذ. پيل بام خدمت کرد،
Line: 16  
و بحکمِ مثالِ پاذشاه سه سال پيوسته در رياصت و تعليمِ او شرايطِ خدمت،
Line: 17  
و لوازمِ فرمان بردارى قيام نموذ. چون مدّتِ تعليم بانقصارسيذ، پاذشاه
Page: 58   Line: 1  
فرموذ تا پيل بروى عرصه دهذ و پاذشاه بروى نشينذ و غايتِ اثرِ تعليمِ او
Line: 2  
ببينذ. چندانك پاذشاه بر وى نشست، پيل چو شير ازجاى بجست، و چون
Line: 3  
باذ روى در محر انهاذ، و انند نخچيرو گراز، در نشيب و فراز، دويذن گرفت،
Line: 4  
و چون صرصرو نکبا، در سبسب و بَيدا رفتن ساخت. از مطلعِ روز تا مقطعِ
Line: 5  
شب برين صفتمى دويذ، و شاه بر فراز او چون بچهء عنقا، در قلالِ جبال،
Line: 6  
و چون غُثا، در أفواجِ أموجِ دريا، متحيّر و متفکّر. هر چند خواست تا
Line: 7  
پيل را وقت فرمايذ در حيّزِ تيسير نيامذ، و درمرکزِ امکان نگنجيذ،
Line: 8  
و با تواترِ سَير و تعاقبِ حرکات فروذ آمذن نا ممکن و نتذّر شذ. تا نمازِ شام
Line: 9  
کى پيل از گرسنگى فتور پذيرفت، و بعلف محتاج گشت، روى معطنِ معهود
Line: 10  
و وطنِ مألوف نهاذ، و چون بارام گاهِ خوذ رسيذ بياراميذ. شاه با تغيّرى
Line: 11  
عظيم و غصبى شديد، از بالاى پيل به پست آمذ، و مثال داذ تا پيل بان را
Line: 12  
بزيرِ پاى پيل او گنند. پيل بان چون اثرِ سياست، و حذتِ غصب شاه مشاهده
Line: 13  
کرد، دانست کى آتشِ سخطِ او الهّابى، و طبعِ ملولِ او اصطرابى دارذ،
Line: 14  
باخوذ گفت: الجرَ لَهْ، و السلطانُ لاصديقَ لَهُ


Line: 15   بيت ‏(هزج)‏
Line: 16  
بسيار بگفتم اى دل بذپيوندبا عشق مکوش و دل بهر عشوه مبند


Line: 17   چون خوذرا دست و پاى بسته، و امل از حيات فُسسته ديذ، گفت: کلمتى عاجزانه
Page: 59   Line: 1  
بگويم، باشذ کى آبِ حلمِ شاه آتش غصبِ اورا سکونى دهذ، و هاتفِ
Line: 2  
مکارم الاخلاق نداى و الکاظِمينَ الغَنيظَ والعافينَ عن الناس Add.: 3/134  بسمعِ
Line: 3  
او رسانذ، پس بزبانِ تصترع و بيانِ تخشُّع گفت:


Line: 4   شعر ‏(بيط)‏
Line: 5  
اِصبر على القَدِر المختومِ واٌرضَ بهو إِن اتاك بما لا تشتهى القدَرُ
Line: 6  
ما صفا لاٌ مرئىٍ عَيشُ به طربُالاٌ سيتبعُ يو مﴽ صفوَه الکَدُ


Line: 7  
بيت ‏(هزج)‏
Line: 8  
همواره برين نهاذ يزدان عالمنيکى زپسِ بذى و شاذى پسِ غم


Line: 9   روى و موى در خاكِ مذلّت ماليذ، و گفت: پاذشاه اگر حقوقِ خدمت، و قِدَمِ
Line: 10  
عبوديتِ بنده را وزنى نمى دهذ، و بر دل اطفال و عوراتِ او کى يتيم و بيوه شوند
Line: 11  
نمى بخشايذ، امروز ملوكِ عالم بعدل و انصافِ اومثل مى زنند، و دَستورِ
Line: 12  
منشورِ انصاف و معدلت از ديوانِ جلالِ او مى برند، و مشروحِ ااقطاعِ ممالكِ
Line: 13  
عدل از کاتبِ کرمِ او مى خواهند، لايقِ عدلِ او نبوَذ کى چنين سياستى
Line: 14  
بى موجبى بر بنده جائز شمرذ، و موى اوراکى در امتدادِ مدّتِ خدمت بياض
Line: 15  
يافته است، بخون خنجر خصاب کنذ. شاه گفت: جرمى ازين عظيم تر کذامست؟
Line: 16  
کى مثال داذم تا اين پيل را مؤدّب و مهذّب گردانى، در مدّتِ سه سال
Line: 17  
همچنان توسن و وحشى است! پيل بان گفت: معلومِ راى اشفِ اغلى باذ کى
Page: 60   Line: 1  
بنده در ابوابِ تأديب و تعليم تقسير نکرده است، و جمله آدابِ حرکات
Line: 2  
و سکون در وَى آموختست، و اگر پاذشاه مثال دهذ تا دست و پايبنده بگشايد،
Line: 3  
برهانِ اين دعوى بمشاهدهء نظر پاذشاه روشن گرداآذ، و دلايلِ امتثال
Line: 4  
اوامر و نواهىِ پاذشاهى بمعاينه عرض دهذ. شاه چن اين مقدّمات استماع کرد،
Line: 5  
فَورتِ خشمش تسکين يافت، مثال داذ تا قيود و سلاسل از دستو پاى او
Line: 6  
بر گرفتنذ. پيل بان بر پشتِ پيل رفت، گفت: دسته اى گياه و پاره اى آهنِ آتش
Line: 7  
گون بيارند! چون هر دو حاصر آوردند، پيل از غايتِ گرسنگى و احتياج
Line: 8  
بعلف خرطوم بعلف دراز کرد، پيل بان گفت: علف بر مگير، آتش
Line: 9  
بر گير! خواست کى اتش بر گيرذ، گفت: بر مگير، بر وى نِه! خواست
Line: 10  
کى دست بر نهذ، گفت: دست بر منِه، شاه را خدمت کن! پيل شاه را خدمت
Line: 11  
کرد. پيل بان زمين ببوسيذ، و گفت: پاذشاه در کمالِ بسطت، و دوامِ قدرت
Line: 12  
جاويد زياذ! من اين پيل را آن توانستم نموختن کى بسر و گردن و دست
Line: 13  
و پاى و خرطوم توانذ کرد، امّا آنچ بدل و طبع او تعلّق داشت، نتوانستم
Line: 14  
آموخت، چى آناز من پوشيذه است، و مرا بران وقوف نيست، و مگر تقديرِ
Line: 15  
آسمانى بوذ، کى از تحتِ عنانِ تصرّفِ شاه تمرُّد نموذ، و بر خفيّاتِ اسرارِ قصا،
Line: 16  
و خبيّاتِ تأثيرِ قدَر عقولِ بشر اطلاع نيابذ، و هر حادثه کى از عالمِ علوى،
Page: 61   Line: 1  
بعالمِ سفلى نازل گردذ، دفعِ آن در امکانِ خلق نگنجذ: و اِذَا اَرَادَ
Line: 2  
اللّهُ بِقَْمٍ سُوءﴽ فلا مَرَدَّ لهُ Add.: 13/11  شاه چون حجّثِ پيل بان بشنيذ،
Line: 3  
گناهِ او ببخشيذ

Next part



This text is part of the TITUS edition of Zahiri Samarqandi, Sindbad-Name.

Copyright TITUS Project, Frankfurt a/M, 10.12.2008. No parts of this document may be republished in any form without prior permission by the copyright holder.